روایـت آیـت‌الله خـامنه‌ای از ایستادگی مادرشان در مقابل مأموران ساواک

این روایت به زبان عربی در کتاب «انّ مع الصبر نصراً» -خاطرات خودگفته‌ی رهبر انقلاب اسلامی از دوران مبارزه علیه رژیم پهلوی- آمده است. این کتاب توسط دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای منتشر شده و ترجمه‌ی فارسی آن نیز به زودی روانه‌ی بازار خواهد شد.

شنبه 04 اسفند 1397

این روایت به زبان عربی در کتاب «انّ مع الصبر نصراً» -خاطرات خودگفته‌ی رهبر انقلاب اسلامی از دوران مبارزه علیه رژیم پهلوی- آمده است. این کتاب توسط دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای منتشر شده و ترجمه‌ی فارسی آن نیز به زودی روانه‌ی بازار خواهد شد.

مادری مثل شیر

در یکی از روزهای این ماه، منزل پدرم ناهاردعوت بودم؛ و عده ای از علما هم آنجا مهمان بودند. من با مصطفی - که در آن زمان چهار پنج ساله بود - رفتم. مصطفی را نزد مادرم گذاشتم و خودم به بیرونی منزل نزد پدرم رفتم. معمولا خانه‌ی علما - کوچک هم که باشد به دو قسمت دارد: یکی بیرونی که مخصوص مهمانها است، و دیگری اندرونی که مخصوص خانواده است. هریک از این دو قسمت هم در جداگانه دارد.
مشغول صرف ناهار با مهمانها بودیم که یکی از برادرانم آمد و گفت: ساواکیها وارد خانه شده‌اند! من به طرف آنها رفتم تا وارد قسمت مهمانها نشوند. دیدم مادرم در حیاط ، مقابل دو مأمور ساواک ایستاده و با آنها جرّو بحث میکند. او پوشیده درحجاب و روبسته، مانند شیر در برابر آن دو نفر ایستاده بود. آن کسی که بخصوص با مادرم بحث و جدل میکرد، یکی از بازجوهای معروف ساواک بود که پس از انقلاب کشته شد.

 

 

تصاویر

روایـت آیـت‌الله خـامنه‌ای از ایستادگی مادرشان در مقابل مأموران ساواک

2_273

نظر جدید

Website

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید: