اشاره
کتاب «درسهای پیامبراعظم(ص)» شامل گزیدهای از بیانات رهبر معظم انقلاب حضرت آیتالله خامنهای دربارۀ شخصیت و بعثت نبیّمکرم اسلام(صلیاللهعلیهوآله) است که به ترتیب زمانی تدوین گردیده است. در این ایام به مناسبت هفتۀ وحدت، بخشهایی از بیانات ایشان که به ریشهیابی عوامل اختلاف امت اسلامی پرداخته است را مرور میکنیم.
از قرنها پیش تا امروز، میان طوایف و فِرَق مسلمین درگیریها و تضادها و کارشکنیها وجود داشته است که در همیشۀ تاریخ هم به ضرر امت اسلامی تمام شده است. لذا یکی از صدقات جاریۀ انقلاب اسلامی ایران که به برکت ذهن بیدار امام راحل(ره) تحقق پیدا کرد، این بود که ایام ولادت نبیّاکرم(ص) بهعنوان ایام وحدت معرفی شد. چون وحدت اسلامی واقعاً یک آرزو است که بسیاری از افراد برجستۀ امت اسلامی این آرزو را در دل دارند. اما برای آنکه بتوانیم به راهکاری عملی در تحقق این آرمان برسیم، باید عوامل و منشأهای این اختلاف موجود را واکاوی کنیم. اگر به تاریخ برگردیم و این اختلافات را ریشه یابی کنیم، می بینیم که عمدتاً به سه عامل برمیگردد:
1- حاکمانِ منفعتطلب
از اختلافات عقیدتی و مذهبیِ اولیه یعنی مسئلهی خلق قرآن و جبر و تفویض و امثال آن تا بقیۀ اختلافهایی که در طول زمان بین فرقههای اسلامی مخصوصاً در زمانهای بیشتری بین شیعه و سنی رخ داده است، تقریباً سر نخ عمدۀ این اختلافات در تمام بلاد اسلامی، دست قدرتهای سیاسی حاکم بودهاست. البته جهالتهای عمومی و تعصبهاهی غیرمتکی به منطق و تحریک احساسات یکدیگر اثر دارد، اما اینها زمینه است و هیچکدام، آن حوادث خونین بزرگی را که ما در تاریخ مشاهده میکنیم، به وجود نمیآورد. آن حوادث بزرگ، به دستگاه ارباب قدرت برمیگردد که از این اختلاف دنبال فایدهای میگشنند.
2- دوستان متعصّب و جاهل
یکی دیگر از عوامل تعیین کننده در شکلگیری اختلافات میان فرق امت اسلامی، تعصبهای مذهبی است؛ یعنی هر گروهی فقط به آن چیزی پایبند است که طبق عقیدۀ خودش صحیح است و هیچ توجهی به عقاید و اندیشههای دیگر فرق ندارد. البته که مسلماً ایمان به مبادی خود و اصول و عقاید خود چیز بسیار خوب و پسندیدهای است؛ پافشاری بر آن هم خوب است؛ اما این نباید از مرز اثبات به مرز نفی و همراه با تعرّض و دشمنی و عداوت تجاوز کند. همه عقاید خودشان را حفظ کنند، اما احترام به دیگران و عقاید و حقوق دیگران و حرمت افکار و عقاید آنها را نگه دارند و بحث و مجادله را برای مجالس علمی بگذارند. علما و اهل فن بنشینند مباحثات مذهبی و محافل علمی خود را داشته باشند، اما این مباحثات با بدگویی به یکدیگر در علَن و در سطح افکار عمومی که قدرت تجزیه و تحلیل علمی ندارند، فرق میکند؛ این دومی امری مذموم است که علما باید مهارش کنند. در این امر خطیر هم، همۀ علمای مسلمان اعم از شیعه و سنی وظیفه دارند.
3- دشمنان آگاه
شاید بتوان گفت مهمترین و مؤثرترین عاملی که موجب تفرقه و اختلاف در میان امت اسلامی شده است، دست مغرضِ تفرقهافکنِ دشمنان اسلام است؛ این هم نه فقط از امروز، بلکه از همان روزی که قدرتهای مسلطِ سیاسی دنیا احساس کردند که میتوانند روی ملتها اثر بگذارند، این دست تفرقهافکن به وجود آمده و امروز از همیشه شدیدتر است. یعنی از همان زمان که استعمار وارد کشورهای اسلامی شد، به دنبال ایجاد تفرقه بود. مثلاً تاریخ را که میخوانیم، می بینیم در همان زمان رفتار بعضی از شخصیّتهای معرف اروپایی –چه سیاسی و چه فرهنگی- بسیار عبرتانگیز است؛ به مصر که میرفتند، یکطور صحبت میکردند، به باب عالی کشور عثمانی که میرفتند یکطور دیگر، به ایران شیعی هم که میآمدند جور دیگری سخن میگفتند؛ تا بتوانند با زیرکی نظام وحدتِ امت اسلامی را به هم بریزند. چون این همان چیزی بود که دولتهای استعماری بزرگ از آن میترسیدند و تا امروز هم بیش از هر امری سدّ راهشان برای رسیدن به اغراض شیطانیشان است و از آن میترسند.
دو نمونۀ دیگر که طی همین سالهای اخیر مشهود و بسیار هم عبرتانگیز بود، تلاش برای تفرقه در دو مرحله بود: پس از پیروزی حزب الله لبنان در نبرد 33 روزه و پس از پیروزی حماس در نبرد 22 روزۀ غزّه. بعد از آنکه جوانان مقاومت لبنان بر اسرائیل غلبه کردند و این در دنیای اسلام برای مسلمانها یک شکوفایی و یک پیروزی به شمار آمد، بلافاصله دستهای تفرقه افکن شروع کردند مسئلهی شیعه و سنی را مطرح کردن، تعصّبات مذهبی را تشدید کردن، چه در خود لبنان و چه در همۀ دنیای اسلام، چنان در آن دمیدند که کأنّه مسئلهی شیعه و سنی تازه به وجود آمده است!
دو سال بعد هم وقتی مقاومت فلسطین در جنگ غزّه بر اسرائیل آن پیروزیِ باعظمت و باشکوه را کسب کرد و توانست بیش از هر زمانی ابهّت صهیونیسم را خرد کند، اما همینکه این پیروزی امّت اسلامی را به یک همدلی نزدیک کرد، اینجا چون دیگر نمیتوانستند مسئلهی شیعه و سنی را مطرح کنند، ناگهان مسئلهی قومیت را برجسته کردند! عربیّت و غیرعربیّت! دعوا بر سر اینکه مسئلۀ فلسطین مختص عربهاست و غیرعرب حق ندارد در آن دخالت کند و...! درحالیکه این مسئلهای از اساس اسلامی و مربوط به همۀ امت اسلامی است. و اگر پای قومیّت در مسائل دنیای اسلام باز شود، اگر بین عرب و فارس و ترک و کرد و اندوزیایی و مالزیایی و پاکستانی و هندی جدایی بیفتد، دیگر چیزی از جهان اسلام باقی نمیماند و این چوب حراج زدن به امت اسلامی و نیروها و توانهای امت اسلامی است. (دیدار جمعی از مسئولان در سالروز ولادت رسول اکرمصلیاللهعلیهوآلهوالسلم، 25 اسفند 1387)
دو ویژگی جبهۀ دشمن و ضرورت وحدت
لذا امروز این خطر از همیشه بیشتر است و ضرورت وحدت از همیشه بیشتر جلوه گر شده است. امروز دشمنِ اسلام و مسلمین دو خصوصیّت و امتیاز دارد که در طول تاریخ آنها را نداشته است و اتفاقاً همین مسئله ضرورتِ وحدت در این زمانه را مضاعف کرده است:
1. تجهیزِ همهجانبه: شدیداً به مال، به سیاست و تبلیغات و انواع و اقسام ابزارهای اثرگذاری و نفوذ و ضربهزدن، مجهّز است. یعنی جبهۀ استکبار از صهیونیسم گرفته تا آمریکا، تا کمپانیهای نفتی، تا قلم به مزدوران و روشنفکرانی که برای آنها کار میکنند، در سرتاسر جهان مجهّزند. هیچوقت جبهۀ مقابل اسلام، اینقدر به همۀ ابزارها مجهّز نبوده است.
2. درکِ عظمت اسلام: همین جبهۀ مجهّز، امروز نسبت به خطری که اسلام برایش دارد و بیداری اسلامی برای آن به وجود میآورد، به شدّت حسّاس شده است و این حساسیت، ناشی از اینست که میبیند که اسلام میتواند از مرز یک توصیۀ اخلاقی فراتر برود و در موضع فکری که نظامی را به وجود میآورد، ظاهر شود. دشمنان اسلام دیدند که اسلام توانست یک انقلاب به وجود بیاورد و یک نظام مستقرّ و پایدار ایجاد کند. دیدند که اسلام توانست یک ملّت را به خودآگاهی برساند و آنها را از حالت هزیمتِ روحی، به استقرار و اتّکاءبهنفس و اعتزاز به خود و دین خود تبدیل کند و برساند؛ و نهایتاً این ملّت را آنقدر مقتدر و قوی کند که همۀ آن ابزارهایی که گفتیم، در موردش بی اثر و کُند شود.
خب وقتی دشمن اسلام با این دو خصوصیت ظاهر شود، طبعاً و مسلماً بهترین و مؤثرترین کاری که از دستش برمیآید اینست که بین مسلمین اختلاف ایجاد کند. بهخصوص بین آن بخشهایی که میتوانند به دیگر مسلمین، الهامبخش باشند فاصله بیندازد. لذا میبینیند که چه پولهای هنگفتی خرج میکنند تا عقاید عجیب و غریبی به شیعه نسبت دهند یا شیعه را متهم به خشونت و... کنند؛ تا بتوانند آن بخش از جامعه اسلامی را که پرچم اسلام را بلند کرده است قله و اوج آن هم ایران اسلامی است، از بقیۀ دنیا جدا کنند.