بررسی کتب بیانیه گام دوم
نخستین جلسه از سلسله نشستهای تخصصی بررسی کتب رهبر انقلاب در محل غرفهی انتشارات انقلاب اسلامی در سی و سومین نمایشگاه کتاب تهران برگزار شد و این جلسه به بررسی کتب بیانیه گام دوم اختصاص داشت که اجرای این جلسه با حجت الاسلام والمسلمین حمید سبحانی صدر و با حضور کارشناس برجسته، حجت الاسلام والمسلمین علی ذوعلم همراه بود.
حجتالاسلام حمید سبحانی صدر بیان کرد: در اولین نشست از این سلسله نشستها به بررسی مجموعه آثاری که تحت عنوان بیانیه گام دوم در انتشارات انقلاب اسلامی منتشر شده است؛ خواهیم پرداخت و در این جلسه، خدمت استاد ارجمند حجتالاسلاموالمسلمین آقای ذوعلم هستیم. سه جلد کتابی که مرتبط با بیانیه گام دوم است، ازمکتوبات این بزرگوار میباشد، و البته ایشان، ریاست اندیشکده بیانیه گام دوم را هم برعهده دارند و انشاءالله در آینده آثاری دیگری را هم از این مجموعه شاهد خواهیم بود.
بیانیهی گام دوم، چکیدهی اندیشه و ایدئولوژی انقلاب اسلامی
وی با بیان این مقدمه افزود: پس از گذشت چهل سال از پیروزی انقلاب اسلامی و در آستانهی چلهی دوم، در شرایطی که خیلیها میکوشیدند دستاوردهای انقلاب را زیر سوال ببرند یا کمرنگ کنند و ناامیدی را القا کنند و نسبت به چهل سال دوم این القای ناامیدی را داشته باشند و حتی انقلاب را در پایان راه خودش معرفی کنند، یک فرمان معجزهآسایی از سوی رهبرحکیم انقلاب بهعنوان بیانیه گام دوم صادر شد که در واقع تبیین ماهیت و حقیقت انقلاب اسلامی است و به نحوی خود حضرت آقا تبیینی داشتند از حقیقت انقلاب اسلامی و آن چیزی که پیش روی ماست. من با این مقدمه از محضر استاد ارجمند، حاج آقای ذوعلم درخواست میکنم و با این سوال شروع می کنم که در مورد بستری که در فضای عمومی کشور و فضای بین المللی فراهم شده بود، که آن زمینهها باعث صدور بیانیه گام دوم شد، در این باب اگر نکاتی هست بفرمایند.
حجتالاسلاموالمسلمین علی ذوعلم در پاسخ گفت: بیانیهی گام دوم قطعا یک فرمان نیست، جنابعالی گفتید این یک فرمان است که آقا صادر کردند، نه، جنس بیانیهی گام دوم، جنس قانونی، حقوقی و جایگاه حاکمیتی نیست، بلکه جایگاه اندیشهای دارد و در واقع چکیدهی اندیشه و ایدئولوژی انقلاب اسلامی در این بیانیه تقریر شده است. البته شرایط اجتماعی در صدور این بیانیه بیتأثیر نبوده ولی به تأویل رایج طلبگی خودمان که میگوییم شأن نزول مخصص نیست، این نیست که اگر این شرایط نبود ما نیازی به چنین بیانیهای نداشتیم، هرانقلابی، هر نهضتی، بعد ازمدتی که از آغاز آن میگذرد دچار یک نوع ابهامات، یک غبارزدگی، ابهام در برداشتها و تحریفات خواهد شد که در واقع باید اندیشمندان آن جریان فکری باید هر چند وقت یکبار غبارزدایی کنند. تلقی بنده این است که سالگرد چهلم انقلاب اسلامی یک بهانهای شد و در قبال تحلیلهایی که راجع به انقلاب اسلامی میشد، آرمانهای انقلاب اسلامی، افراط و تفریطی که دربارۀ کارکرد انقلاب، در بعضی از دیدگاهها و بعضی از مقالات به چشم میخورد و مهمتر از همه، منظومه مقاصد و ارزشهای انقلاب اسلامی که برخاسته از اسلام ناب است، اینها واقعاً در این فضاهای فکری و پژوهشی و گفتمانهای مختلف و متضادی که وجود داشت، گویا یک گونه گمشدگی بر آن عارض میشد. بیانیه گام دوم خوشبختانه به قلم خود حضرت آقا به عنوان کسی که از دو دهۀ قبل از انقلاب حداقل درگیر جریانهای اجتماعی و فکری جامعه بوده و بعد از انقلاب هم در متن جریان انقلاب قرار داشتند و از نظر فلسفی و فکری و اندیشهای کاملاً این موانع برایشان روشن است این بیانیه را ارائه کردند.
بیانیهای که ایدئولوژی انقلاب اسلامی را در یک بیان کاملا منسجم، جامع و چکیده ارائه میدهد و یک نیاز ضروری برای ما در دوره معاصر را تأمین کرده و امیدواریم که امروز بتواند جامعه مخاطب یک ارتباط فکری و معنوی با این بیانیه برقرارکند و خود مخاطب بهعنوان یک عنصر فعال و اثرگذار در نقشآفرینی برای انقلاب اسلامی خودش را تعریف کند.
گاهی دیگران میگویند انقلاب چه کرده است؟ خب انقلاب یک واژهای ناظر به حرکت کلی ملت ایران، آحاد ملت ایران، اقشار ملت، بهخصوص نخبگان، دانشگاه، حوزه، ناوهای حاکمیتی، ناوهای عمومی ست، همه و همه، حرکتشان میشود براهین حرکت انقلاب. پس اگر هرکدام از این اجزا و عناصر، یک بازنگری از حرکت خودشان داشته باشند، تلقی خودشان را نسبت به انقلاب شفافتر و جامعتر کنند، خودبهخود این حرکت، حرکت مؤثرتر و پیشروندهتری میشود.
مخاطب بیانیهی گام دوم کیست؟
سبحانی صدر افزود: در متن بیانیه، آقا بارها جوانان را به عنوان نیروی اصلی و پیشرونده انقلاب مخاطب قرارمی دهند، در این آثار هم جنابعالی به مخاطب خاص پرداختید، لطفا درباره مخاطب این بیانیه صحبت بفرمایید؟
ذوعلم بیان کرد: اگر در این محیط بخواهم عرض کنم تکتک این خانمها و آقایانی که در حال رفت و آمد هستند، مخاطب این بیانیه هستند؛ یعنی مخاطب بیانیه، هر فردی است که تعلقی نسبت به آیندهی کشور، دغدغهای نسبت به جامعه بشری، احساس مسئولیت نسبت به حرکت ملت ایران در خودش احساس میکند، هر انسان فرهیختهای که واقعاً تلاشش در جهت رشد کشور از ابعاد مختلف باشد، مخاطب بیانیه است. فراتر از ملت ایران، هر مسلمانی و هر انسانی در هرگوشهای از جهان که وضع کنونی جهان را قبول نداشته باشد و از استبدادهایی که در کشورها وجود دارد، از استعماری که در سطح جهان وجود دارد و از نزاعهایی که بر سر قدرت در گوشهگوشهی دنیا وجود دارد، از جریان تمدن امروز جهان واقعاً گلهمند و منتقد است، مخاطب بیانیه است. در واقع این بیانیه میخواهد یک جریانسازی عمیق و جدی و موثر را درمقابله با بحرانهایی که ما امروز با آنها مواجه هستیم، ایجاد کند. اینکه فکر کنید چون در بیانیه گام دوم صرفا تخاطب مستقیم رهبرمعظم انقلاب با جوانان است، به این معنی نیست که غیر جوانان نسبت به بیانیه گام دوم یا نسبت به جامعه مسئولیتی ندارند، آحاد جامعه همانطور که عرض کردم، بهخصوص در نگاه اسلام، که نگاه اسلام یک نگاه کاملا مردممحور است؛ یعنی این مردم هستند که پیام پیامبر را میشنوند و همان مقدار که می فهمند، عمل میکنند اسلام پیشرفت پیدا میکند، پیامبران، ائمه معصومین، ادامه دهندگان راه آنها تکیهگاه اصلیشان در حرکت، مردمی بودند که با بصیرت، با ایمان، با جهاد خودشان، آن راه را دنبال میکردند. حالا هر کسی در جامعه برحسب شناخت و دریافت و تلقی خودش قاعدتاً این حرکت را مشارکت میکند. بیانیهی گام دوم یک تلقی صریح و جامع و برانگیزنده به مخاطب میدهد و بنابراین همهی ما، مخاطب بیانیه هستیم و ما در هر حدی که بتوانیم باید به تحقق مقاصد بیانیه واقعاً بیندیشیم. اگر بیانیه مقصد اصلیاش را تشدید و تعمیق کند، جریان پیشرفت متعالی و پیشرفت جامعه برای کشور ما و برای امت اسلامی قرارداده و هرکدام از ما میتوانیم در مسیر این پیشرفت تلاش کنیم. اگر که بیانیه، مسئله عدالت، مسئله زندگی، علم، پژوهش، مسئله امید به آینده و ازین قبیل محورها را به عنوان جهتهایی که ما باید به آنها توجه داشته باشیم تصلیح کرده است، هرکدام از ما میتوانیم در این زمینه نقشی ایفا کنیم.
سبحانی صدر ادامه داد: یک نکتهای که الان به ذهنم رسید و جزو سوالات هم نبود برای اینکه این مخاطب عام، یعنی عموم ملت ما و ملتهای اسلامی که مخاطب این بیانیه هستند، بیشتر و بهتر با این بیانیه آشنا شود، آیا برنامهای وجود دارد که مفهوم این بیانیه تبدیل به واحد درسی در مدرسه، دانشگاه و حوزه شود؟
علی ذوعلم در پاسخ گفت: ببینید بالاخره باید در درجۀ اول خود بیانیه معرفی شود. آن کتاب با عنوان «روایتی کوتاه از بیانیه گام دوم» که بتازگی تدوین شده، به همین منظوربود، که اساسا بیانیه چیست؟ چون بالاخره رهبرمعظم انقلاب شئونات مختلفی دارند، و جامعه به آن شأن اندیشهای و به آن شان فکری نظری حضرت آقا کمتر ارتباط برقرار میکنند. متأسفانه رسانههای رسمی ما هم نتوانستند در حدی که لازم است این چند بعدی بودن شخصیت علمی، فکری، سیاسی، فرهنگی وجهانی رهبرمعظم انقلاب را معرفی کنند. بالاخره در هر کشوری و در هر جامعهای، بروز و ظهور چهرۀ نخبه و اندیشمند، برای آن جامعه سرمایه است؛ یعنی شاید واقعاً امروز بزرگترین سرمایه زنده و حاضر جامعه ما خود شخص مقام معظم رهبری است. خب این خیلی ارزشمند است. دیدگاه ایشان، مواضع ایشان، آن دقت نظر در ابعاد پیشرفت کشور ما، آسیبشناسی که ایشان در مسائل دارند و تنظیمگری که در حرکت جامعه دارند. این تنظیم گری حضرت آقا در جامعه بسیارمهم است. یا تنظیمگری در برداشت از ابعاد مختلف اسلام؛ یعنی ما گاهی مواجهیم با کسانی که فقط به یک جنبه از اسلام توجه میکنند. یا اینکه یک برداشتهای بسیار کوتاه از مقاصد اسلام ناب دارند. این تنظیمگری بسیار مهم است. برای امت اسلامی مهم است و برای ما هم بسیارمهم است و برای جهان هم میتواند اثر داشته و نقشآفرین باشد. ببینید، این غفلت ناشی از این است که خود ما و رسانههای ما نتوانستیم این معرفی را درست انجام بدهیم. بنابراین اگر خود مخاطب با خود متن بیانیه و آن ابعاد و اضلاع بیانیه یک مواجههی مستقیم برقرار کند، نقشآفرینی اثرگذاری میتواند مورد انتظار باشد. مهمترین و موثرترین بستری که بخواهم در این فرصت کوتاه بیان کنم، گفتوگو دربارۀ بیانیه است و یکگونه گفتوگوی آزاد فکرورزانه؛ یعنی ما اگر در قالب یک کتاب درسی یکسویه هم تعریف کنیم، چه بسا خودش آسیبزا هم باشد؛ یعنی این بیانیه به یک کلیشه، به یک فرمان، به یک سیاست تبدیل میشود که خودش فروکاهی بیانیه هست. به هرحال یک اندیشمند وقتی یک نظری را ارائه میکند آن نظر باید در جامعه بسط پیدا کند، بهعنوان یک ایده، بهعنوان یک اندیشه، بهعنوان یک فکر، و خوشبختانه خود بیانیه آنچنان متن روان، جامع و جذابی دارد که اگر کسی یک دور با تامل فقط آنرا بخواند بعد در موردش تأمل کند و بعد دلالتهای بیانیه را دربارۀ نقشآفرینی خودش بهدست بیاورد، دلالتهای بیانیه دربارۀ مطالبه از حکومت و از دولت و از بخشهای مختلف را بهدست بیاورد کاملاً این ارتباط میتواند بهگونه صحیح برقرار شود. این مسئله، در همین نوشتهها و در بعضی گفتهها تأکید شده است. ما در مجموعههای مختلف به شدت باید مراقب باشیم از بعضی کارهایی که دربارۀ بیانیه انجام میشود و آنها موجب فاصله بیشتر خواهد شد، در واقع کمکی به فهم فکری و اندیشهای بیانیه نخواهد کرد. تأکیدات رهبر معظم انقلاب در همین چند سخنرانی اخیرشان در بحث فکرورزی و اندیشهورزی مخصوصاً با دانشجویان، مخصوصاً در عرصۀ تعلیم و تربیت، بسیار مهمند. اینها نشان میدهد که ما در یک جامعه اسلامی در صورتی که به سمت مطلوب و ریشهدار و ماندگار حرکت کنیم، ابعاد اندیشهای تفکر ناب اسلامی میتواند در جامعه بسط پیداکند.
فعالان جهاد تبیین باید به نرم فرهنگی در باب چگونگی بیانیه گام دوم بپردازند؛ یعنی ترکیبی از خلاقیت، ترکیبی از مطالعه و تجربههایی که دیگران در این زمینه داشتند. ما باید اینها را بتوانیم با هم تلفیق کنیم و به یک روشهای نرم اثرگذار برسیم. این روشها باید برای اقشار نخبه جامعه به گونهای، برای فضای دانشگاه به گونهای، برای فضای حوزههای علمیه و رسانهها به گونهی دیگری باشد. همچنین مجموعههای فعال جوان و خلاق و دغدغهمندی که در این زمینهها میخواهند تلاش کنند حتماً به این فناوری نرم فرهنگی برای انتقال درست مفاهیم و مقاصد و آرمانهای بیانیه گام دوم نیاز دارند تا مخاطب به آنها برسد و خیلی هوشمندانه در قالب یه کار فرهنگی تمیز و تأثیرگذار این حرکت را انجام دهند.
مختصات و عناصر اسلام ناب در دل این بیانیهی گام دوم
سبحانی صدر در ادامه گفت: نکته بعدی اینکه ما میبینیم متن خود بیانیه از سه بخش اصلی تشکیل شده است: پیشینه انقلاب اسلامی؛ در واقع دستاوردهای انقلاب است که در وضعیت کنونی ترسیم میشود و در پایان بیانیه هم آن چیزی که نسبت به مسیر آینده انقلاب اسلامی است، به تصویر میکشد. آنچه که مربوط به پیشینه انقلاب اسلامی است مثل برکات انقلاب اسلامی که در این مسیر بهش رسیدیم و در مسیر آینده هم میبینیم. حالا در ابتدا مقام معظم رهبری بحث امید به آینده را مطرح میکنند که میتوانیم این را بهعنوان اولین سرفصل در نظر بگیریم و در بیانیه گام دوم هم هفت سر فصل دیگر را که خودش به لحاظ موضوعاتی که طرح شده قابل اهمیت است؛ بحث علم و پژوهش، آشکارترین وسیله عزت و قدرت و از معنویت و اخلاق بهعنوان جهتدهنده همه حرکتها، و اقتصاد که عامل اصلی سلطهناپذیری است.
علی ذوعلم با بیان اینکه در یک نگاه کلان سه بخش بیانیه، متشکل از دوره شکلگیری انقلاب، دستاوردهای انقلاب، آینده انقلاب است، افزود: ولی در یک لایه عمیقتر بیانیه، رگههایی از یک فکر و اندیشه در باب انقلاب اسلامی و اسلام ارائه شده، ممکن است اگر بخواهم توضیح بدهم بلافاصله این سوال مطرح میشود کدام اسلام؟ خیلی مهم است! امروز ما دهها گونه اسلام را داریم که مطرح میشود، اسلام داعشی، اسلام تهجرمئاب، اسلام ارتجاعی، اسلام غربگرا، به تعبیر حضرت امام، اسلام امریکایی، که یک زمانی رهبر معظم انقلاب مطرح میکردند که هم آن شاخه اسلام داعشی و هم آن شاخه اسلام سکولار هر دو شاخهای از اسلام آمریکایی است و این نکته عمیقی است که باید توجه کرد. امروز مثل همیشه یک نوع بدفهمی و کجفهمی نسبت به اسلام وجود دارد و این کجفهمی تعمداً دامن زده میشود؛ یعنی شما اگر نگاه کنید به تلاشهایی که دشمنان ما در زمینههای رسانهای و فکری انجام میدهند دائماً همان اسلام معیوب را میخواهند بهعنوان اسلام مطرح کنند؛ یعنی اگر مثلا دوسال قبل یک جایی یک طلبهای یک کتاب علمی را آتش میزند، میگویند اسلام همین است و سعی میکنند که همین قرائت معیوب برداشت شود و روایت ناقص از اسلام را برجسته کنند که بگویند اسلام دورهاش گذشته و منسوخ شده است. در حالی که حضرت امام و اندیشمندانی مثل شهید مطهری و شهید بهشتی و بزرگان دیگری از دانشگاه و حوزه تمام تلاش اینها در صدوپنجاه سال گذشته تاریخ ما حداقل این بوده است که در درجۀ اول یک روایت درست و جامع از اسلام ارائه بدهند، ولی در این فضای پر هیاهو، صداهای مختلفی که وجود دارد این صدا کمتر شنیده شده و کمتر به آن توجه شده است. ما نیاز داریم که این مؤلفهها و مختصات و عناصر اسلام ناب را از دل این بیانیه در بیاوریم.
آزادی، نخستین ارزش انقلاب اسلامی
ذوعلم در ادامه اضافه کرد: بهعنوال مثال عرض کنم، در این بیانیه آنجایی که آقا میخواهند ارزشهای انقلاب اسلامی را بیان کنند این ارزشها از آزادی شروع میشود؛ یعنی اولین ارزش انقلاب اسلامی آزادی است. بعد اخلاق است و بعد هم معنویت. این آزادی به معنی رهایی ست، نه آزادی به معنی بی انضباطی، آزادی توأم با معنویت و اخلاق، توأم با عقلانیت، توأم با برادری. یا عدالت به عنوان یک ارزش دراین منظومه هشت ضلعی، عدالتی است توأم با آزادی، توأم با اخلاق و عقلانیت، توأم با استقلال، توأم با عزت یا اگر میگوییم استقلال که در موردش بدفهمی بسیار زیادی وجود دارد، بسیاری خیال میکنند که استقلال؛ یعنی در کشور را ببندیم و با کسی مراوده نداشته باشیم، یا استقلال فرهنگی به این معناست که ما کتاب دیگران را ترجمه نکنیم، کتابهای دیگران را نبینیم و نخوانیم، دانشهای امروز را دور بریزیم. اینها برداشتهای کاملاً غلطی است که با آداب دینی ما سازگار نیست، با سنت و سیره حضرت امام و حضرت آقا سازگار نیست. و با آن حرکت عینی و عملی که در طول این چهل و سه سال جمهوری اسلامی داشته، سازگار نیست. بالاخره در این چهل و سه سال سیاستگذاری دانشگاهی ما به دست شورای انقلاب فرهنگی بوده است. رییس شورای انقلاب فرهنگی رئیس جمهور وقت بوده است؛ یعنی دست اندرکاران حکومت این شورا را اداره میکردند، ببینید چند برابر این گرایشها، توسعه دانشگاهها، تعداد دانشجو چقدر توسعه پیدا کرده است؟ این نشاندهنده آن نگاهی است که انقلاب اسلامی به مقوله دانش و فناوری، تعامل علمی، تعامل فکری با دیگران دارد. خب در خود همین ارائه این هشت ارزش برداشتی از اسلام بهدست میاد که باید برای مخاطب تبیین شود؛ یعنی تا تصور نکنیم که آزادی، یک ارزشی بوده است که در این چند قرن اخیر، نگاه تمدن غربی آن را مطرح کرده است. از متن قرآن کریم، از متن روایات و سیره ائمه، آزاداندیشی و آزاد فکری و آزادی انتخاب، آزادی در اداره یک جامعه وجود داشته است. ولی متأسفانه بهخاطر همان فضای بسیار پرهیاهو و ابهامزایی که توسط دیگران ایجاد شده، این حرفهای اصیل، عمیق و جذاب اصلاً دیده نشده، هنر ما این است که بتوانیم این نکات بسیار جدید را از دل بیانیه استخراج کنیم و ارائه دهیم. این یک نکته، بسیار مهم است؛ یعنی در دل این بیانیه یک معرفت نسبت به اسلام و اسلامشناسی درست و خود انقلاب، قابل کشف است.
بازخوانی ایدئولوژی انقلاب اسلامی
اگر ما میگوییم باید انقلابی باشیم، اگر میگوییم باید انقلاب را ادامه بدهیم، اگر میگوییم انقلاب زنده است؛ یعنی چی؟ خیلی وقتها بدفهمی وجود دارد و بعضیها هم به این بدفهمی دامن میزنند و میگویند: آقا انقلاب بهمن ۵۷ پیروز شد و تمام شد دیگر، کدام انقلاب؟ یعنی انقلاب را در همان رویداد تاریخی محدود میکنند. در حالی که این یکی از برداشتها از انقلاب است. انقلاب اسلامی یک برداشتش همین رویداد تاریخی بسیارمهمی هست که نقطه عطفی در تاریخ کشور ما و تاریخ امت اسلامی بوده است. بیست و دو بهمن هم یک واقعه تاریخی است. ولی یک برداشت دیگر از انقلاب اسلامی، جریان انقلاب اسلامی است. آن جریانی که انقلاب آن را در امت اسلامی ایجاد کرد. قبل از انقلاب اسلامی، در فلسطین، در لبنان، در عراق و افغانستان، پاکستان و هند، حتی در کشورهای غربی، واقعا چه جریانی خودش را به عنوان اسلام معرفی میکرد؟ امروز حتی یک دانشجوی غیر ایرانی دریک دانشگاه غربی، سخن از انقلاب امام خمینی به میان می آورد و آنرا دنبال میکند و برایش مقاله مینویسد، تحقیق میکند، این در بعد فکری و فرهنگی دانشگاه است. در بعد سیاسی میبینید که چندین کشورجامعه اطراف ما تا امروز به حلقه جبهه مقاومت اضافه شده است، خب اینها دستاورد جریان انقلاب اسلامی است، در خود کشور ما این نسل امروز ما، جوانان انقلابی و فکور و پرتلاش و دغدغهمند ما، اینها دارند همان جریان را ادامه میدهند، اساسا اگر درجامعه امروز ما انتقادی وجود دارد که وجود دارد و اگر مطالباتی هست که هست و درست است، این به پشتوانه همان عقبه فکری است که انقلاب اسلامی ایجاد کرده؛ یعنی انقلاب اسلامی یک بصیرت ملی و یک دغدغهمندی اجتماعی در سطح جامعه ما ایجاد کرده که در پرتوی همین دغدغهمندی اقشار مختلف جامعه، به حق، خودشان را صاحب کشور و اثرگذار میدانند، بنابراین در موسمهای مختلف این حضور را در قالب حضور در پای صندوق و در قالب حضور در آن فراخوانهایی که در سطح ملی میشود، در روز قدس و در روز ۲۲ بهمن ابراز میکنند، این خودش دستاورد جریان انقلاب اسلامی است، فراتر از آن اندیشه انقلاب اسلامی است؛ یعنی امروز اندیشه انقلاب اسلامی صرفاً به یک نوع نگاه سلبی محدود نمیشود، اندیشه انقلاب اسلامی فقط نمیگوید که استکبار نه، فقط نمیگوید سرمایهداری نه، فقط نمیگوید استثمار نه، بلکه جایگزین برایش ارائه میدهد.
اندیشه انقلاب اسلامی میگوید اگر در جهان عدالتی باید باشد برای همه باید یکسان باشد، اگر یک حق بینالمللی باشد باید برای همه یکسان باشد، اگر برخورداری از دانش باید باشد، برای همه باید یکسان باشد، چون عدالت در سطح جهان را دنبال میکند. خب این اندیشه انقلاب اسلامی، مختصاتش و مبانیاش و آیندهاش و حتی تکنیکها و روشها و تاکتیکهایی که باید اتخاذ کنیم در بیانیه گام دوم مطرح شده است. میخواهم عرض کنم فراتر از برداشتی که جنابعالی فرمودین که قطعاً درست است، ولی ما رگهها و لایهها وعلامتها و فلشهایی را در بیانیه گام دوم میتوانیم ببینیم، که هم یک تعریف جامع و عمیق و درست از اسلام ناب ارائه میدهد و هم یک نگاه جامع و عمیق از اندیشه انقلاب اسلامی ارائه میدهد، به همین جهت، من عرض میکنم بیانیه گام دوم در حقیقت بازخوانی و ارائه مجدد ایدئولوژی انقلاب اسلامی است، که به گونهای کاملا متقن و مستدل ارائه شده و یک رسمیت بسیار عمیقی هم دارد؛ یعنی اگر این بیانیه را یک فاضل حوزوی تألیف میکرد یا یک استاد دانشگاه مینوشت، هر کسی میتوانست بگوید خب این نظر شماست، از کجا معلوم این نظر را حکومت قبول داشته باشد، ولی امروز این بیانیه در واقع دست ما را پر میکند که در مقابل نهادهای مختلف؛ جریانهای مختلف وحرکتهای مختلف این را بهعنوان معیار و بهعنوان مبنای مطالعه میتوانیم مطرح کنیم. این را بهعنوان چارچوب تلقی درست واقعبینانه از انقلاب ارائه بدیم، که در عین اینکه نقاط مثبت و دستاوردها را منصفانه مطرح میکند، در عین حال، روی بعضی از خلأها انگشت میگذارد و خیلی هم شجاعانه و صریح مطرح میکند که ما در باب عدالت هنوز کار جدی نتوانستیم انجام بدهیم، نسبت به آنچه که اسلام از ما میخواهد، یا در باب علم و پژوهش ما در نقطه آغاز قرار داریم، یا در سبک زندگی ما باید تلاش زیادی کنیم. یا در بحث مردم سالاری و تعمیق حضور مردم، یک جایگاه بسیار بسیار برجستهای را برایشان ارائه بدهیم. در بیانیه، وقتی رهبرمعظم انقلاب میخواهند در واقع دستاوردها را بیان کنند، که در هفت سر فصل بیان میکنند میگویند قبل از همه این است که بزرگترین کاری که انقلاب کرده این بود که تحقق اراده ملی بر سرنوشت جامعه را تثبیت کرد، خیلی مهم است؛ یعنی امروز ما خودمان انتخاب میکنیم، خودمان شورای شهر انتخاب میکنیم، رئیسجمهور خودمان انتخاب میکنیم، حتی نمایندگانی برای اینکه به گونهای در روند کلان انقلاب نظارت داشته باشد و حفظ شرایط رهبری را در رهبری رصد کنند بهعنوان نمایندگان خبرگان را نیز، مردم انتخاب میکنند، آزادی گفتوگو، آزادی اندیشه، مناظره و نشستهای اندیشمندان در همه جا جریان دارد، خودش خیلی دستاورد مهمی است که رهبرمعظم انقلاب میفرمایند این دستاورد اگر نبود، بقیه محاسبه نمیشد، یعنی تکیه نظام بر مردم. یک جایی مطرح کردند که «ما از مردم سالاری بسیار عمیق و جدی دفاع میکنیم» و این جمله، یک شعار نیست. ملاحظه کردیم در این تجربه ۴۳ ساله جمهوری اسلامی در هر دو دوره ریاست جمهوری یک فردی رئیس جمهور شده که ممکن است با دوره قبلی کاملا از نظر مواضع و راهبردهای سیاسی در اداره کشور نه تنها تفاوت، بلکه بعضاً تعارض دارد ولی خب در ذیل قانون اساسی این سعه صدر وجود داشته است که بتوانند دولتها کار خودشان را انجام بدهند، فرهنگ سیاسی جامعه ما با وجود اشکالاتی، بسیار رشد پیدا کرده است.
«امید» مهمترین مسئلهی بیانیهی گام دوم
بنابراین میخواهم عرض کنم که در خلال بیانیه، یک نوع داوری کاملاً منصفانه و دغدغهمندانه نسبت به انقلاب وجود دارد که برای همه جامعه بهخصوص؛ دغدغهمندان نسبت به آینده جامعه و آینده کشور و نظام میتواند راهنما و انگیزهبخش برای حضور و فعالیت باشد؛ یعنی همانطور که خود آقا بارها مطرح کردند وقتی یک حرکت جمعی درستی دارد انجام میشود آن کسانی که آن حرکت را بر ضد منافع خودشون میبینند تلاش میکنند که این حرکت را کُند کنند یا متوقف کنند یا منحرف کنند. امروز، دستگاه استکبار جهانی که حرکت انقلاب اسلامی را دقیقاً بر ضد منافع نامشروع خودش میداند، تلاش میکند که این حرکت یا کند بشود یا متوقف یا منحرف شود، خب اولین کاری که باید انجام بدهد این است که کنشگران اساسی در این جریان را تضعیف، نا امید و مایوس کند، به همین جهت است که بحث «امید» مهمترین مسألهای است که در بیانیه گام دوم مورد توجه قرارگرفته، و به حق این بیانیه یک نوع پشتوانه عمیق فکری و یک پناهگاه بسیار روشن و هوشمندانهای برای جبهه انقلاب فراهم کرده که بتوان در ذیل آن به یک حرکت مثبت جامعه ان شاءالله قوت بیشتری ببخشد.
سبحانی صدر در ادامه گفت: یکی از مسائل مهمی که باید به آن پرداخت، این است که وظیفهی جوانان در قبال بیانیه چیست؟ یک مسئلهی دیگر اینکه، در گذر زمان، مفهوم بیانیه می تواند دچار محجوریت شود در صورتی که جامعه ما در چهل سال دوم انقلاب اسلامی، به کارکردهای اثرگذار بیانیه نیاز دارد. برای جلوگیری از این محجوریت چه باید کرد؟
علی ذوعلم بیان کرد: البته محجوریت مسیر حق، یک مسأله و واقعیتی است که در طول تاریخ وجود داشته، دائماً میبینیم که قرآن کریم که هیچ متنی با آن قابل مقایسه نیست بسیار در رتبه فراتر از بحث ما قرار دارد اما خب محجوریت دامنگیرش شده، ولی در عین حال باید از آن طرف به جنبههای مثبت نگاه کنیم؛ یعنی به هر حال خود همین بیانیه در طول سی سال و اندی که صادر شده بسیار توانسته در بعضی از محیطها ایدهها را اصلاح کند و ایدههای جدید را القا و منتقل کند. یک امیدواری و یک وحدت نظر در جبهه انقلاب ایجاد کند، یک مستندسازی نسبت به انقلاب را ارائه بدهد، حتی درخارج از کشور، حتی جنابعالی هم میدانید و من خبر دارم بعضی از مجموعههای انقلابی بسیار پرتوان که حرکتهای جدی دارند انجام میدهند از بیانیه الهام گرفتند و نکات بسیار مثبتی را توانستهاند بکار بگیرند. حتی در نقد و بررسی بعضی از برداشتهای نادرست از انقلاب و اسلام، بیانیه کارکرد داشته است. تاکنون بیش از صد و بیست عنوان کتاب تا حدی که ما خبر داریم درباره بیانیه نوشته شده، محافلی برگزارشده و خود همین دستاوردهاست، که ما باید به آن توجه کنیم، ولی باید چه تلاشهایی کنیم که واقعا بیش ازین بتواند توانمندی نسل ما را افزایش بدهد.
حجتالاسلام ذوعلم افزود: ببینید بالاخره مردم جامعه که دارند کار و زندگی خودشان را انجام میدهند اساساً چندان در این فضاها قرار ندارند، مثلا کسی کارمند عادی است یا کارگر عادی یا کشاورز عادی است که دارند زندگی خودشان را میکنند. آن مخاطبی که باید خودشان را بیشتر مخاطب بیانیه بدانند، نخبگان هستند. نخبگان که عرض میکنیم یعنی همه کسانی که میتوانند برای توده مردم یک مطلبی را ارائه بدهند. برای مثال کسانی که در عرصه هنر حضور دارند یا فیلمسازند یا سریال تولید میکنند برای صدا و سیما اینها هستند که باید در واقع این مضامین اساسی قابل انتقال به جامعه را از داخل بیانیه است. مفاهیم باید تبدیل شوند به یک خوراک قابل فهم و قابل استفاده برای توده مردم، البته ما گاهی مواجهیم با بعضی از بدسلیقگیها، مثل اینکه خود اسم بیانیه گام دوم را تکرار کنیم یا اینکه خود عبارتها را باز بخوانیم و تکرارکنیم،البته اینها هم گاهی لازم است چون بعضی عبارات بیانیه آنچنان عبارات منقح و روشن و جهت دهندهای است که باید برجستهاش کرد ولی این کافی نیست. به نظر میرسد، آن کسانی که باید خیلی بیشتر خودشان را مخاطب بیانیه بدانند غیر از آن توده جامعه ما و جوانان ما که بهخصوص مخاطب خاص بیانیه هستند، نخبگان هستند و این سوال مهم است که نخبگان جامعه برای تسهیلگری و ایجاد مسیر درست و جذاب برای اینکه جوانان درگیر این بیانیه شوند چکار باید بکنند.
در دانشگاه و حوزه چه کار باید بکنیم؟ در آموزش و پرورش چه کارباید بکنیم؟ اشاره کردم که ما اگر بتوانیم نشستهای خوانش و نقد و بازخوانی و فکرورزی دربارۀ بیانیه را ایجاد کنیم؛ یعنی بیانیه را به یک مطلب مقدسی که نمیشود در موردش فکر کرد تبدیل نکنیم، بیانیه را حالا به یک فرمان یا منشور ابلاغ شده حکومتی تبدیل نکنیم، نه، یک متفکر دغدغهمند انقلابی که بیش از شصت سال است که دغدغه جامعه، دغدغه پیشرفت جامعه اسلام، دغدغه رشد فکری جامعه، دغدغه مقابله با جریانهای ضد اسلامی و ضد ملی داشته، این فرد عصاره تجربه و تفکر و اندیشه خودش را ارائه کرده است. بسیارخب بخوانید و ببینید حتی ممکن است جایی یک فردی یا استاد دانشگاهی یا محققی بگوید اینجا اگر این مطلب هم بود خیلی خوب بود، بسیارخب شما مطلب را اضافه کنید، دقت فرمودید، بنابراین درگیرشدن ذهنی با این بیانیه بسیار مهم است و ما باید بتوانیم یک زمینهسازی را انجام بدهیم و آن فناوری نرم فرهنگی را باید به دنبالش باشیم.
بیانیه گام دوم یعنی آن کاری که باید انجام بشود. بنابراین باید ببینید در جامعه اقتصادی و سیاسی و فرهنگی عدالت بیشتر دارد اجرا میشود، این یعنی بیانیه گام دوم یا سبک زندگی اگر که جامعه به این هوشمندی و دریافت و تلقی برسد که روش و منش خودش را در ابعاد مختلف به آن چارچوبهای اصیل و عمیق دینی و ملی ما نزدیکتر کند که در این صورت، سبک زندگی اسلامی، ایرانی واقعاً تحقق پیدا کند. در مواجهه با زبان ملی ما که زبان فارسی است جامعه دغدغهاش عمیقتر میشود یا در علم و پژوهش دانشجوی ما احساس کند که واقعاً یک حمایتی از یک نخبه علمی به عمل میآید. استاد دانشگاه ما احساس کند که اگریک نوآوری علمی داشت واقعاً کمک میشد. این است بیانیه گام دوم؛ یعنی تعبیر ما این است که بیانیه گام دوم باید اقامه بشود، باید تحقق پیدا کند. البته تحققش صرفاً با اینکه یک نفر مسئول دغدغه داشته باشه حاصل نمیشود؛ یعنی چون جوهر و گوهر جمهوری اسلامی مردمی است بنابراین همه مردم باید بخواهند تا اتفاق بیافتد. اگر ما ابعاد مختلف بیانیه را مورد تأکید قرار دهیم و در عمل هم خودمان به آن ملتزم باشیم، قطعاً بیانیه بیش از گذشته تأثیر خواهد داشت و همانگونه که از قبل در همین سهچهار سال واقعاً بیانیه توانسته یک پیش برندگی در جامعه ما داشته باشد.
بیانیه گام دوم، یک چتر وحدت بخش
علی ذوعلم در ادامه بیان کرد: نکتهی پایانی من این است که ما مردم ایران اگر بخواهیم به پیشرفت برسیم و بخواهیم استقلالمان را حفظ کنیم و بخواهیم درمقابل بیگانه که میخواهد ما را به بردگی خودش بکشد مقاومت داشته باشیم و بخواهیم آن سرفرازی و در واقع عزت ایرانی و اسلامی و انقلابی خودمان را حفظ کنیم و بتوانیم به همه امت اسلامی کمک کنیم در آن جهت راهی ندارد که همه ما با هم در این تلاش مشارکت داشته باشیم.
در اینجا دیگر پیر و جوان و مرد و زن و شهری و روستایی و حوزوی و دانشگاهی و کارگر و کشاورز و همه باید واقعاً با هم حرکت کنند. همان عنصری که در اصل انقلاب اسلامی با هدایت امام و با شعار همه با هم شکل گرفت و توانستیم همه را تحمل کنیم و با هم وحدت و انسجام پیدا کنیم، علیرغم اختلاف سلیقهها و علیرغم اختلاف سطح برداشتمان با آن جهتگیری کلان همسو باشیم برای ادامه حرکت ما به این همسویی نیاز داریم و تمام تلاش دشمن این است که همسویی را از بین ببرد و ما را شقهشقه و فرقهفرقه کند. هرکدام را با یک انگی و برچسبی از این حرکت دور کند. بنده برداشتم این است که بیانیه گام دوم یک چتر وحدت بخش حداکثری و یک نگاه جذب حداکثری را باز کرده و برای هر فرد ایرانی با هر سلیقهای و هر نگرشی و هر مذهبی و تفکری این مجال را ایجاد کرده که مسیر ارتقا و پیشرفت ما و جامعه پر رونق تر باشد.
موانع، مشکلات، اشکالات و نقدهایی که وجود دارد، ما را از ادامه حرکت باز ندارد؛ یعنی اینجور نباشد که ما همه شروع کنیم به نقد یکدیگر، دولت ملت را نقد کند و ملت دولت را نقد کند و مشتری فروشنده را نقد کند و فروشنده مشتری را نقد کند. نه، ما هم باید به نیت اصلاح دیگران نقد کنیم تا هم بتوانند حرکتشان را درستتر و اثرگذارتر ادامه بدهند.
بسیار مهم است که در این عرصه حضور داشته باشیم و در این فرایند، خودسازی و تمدنسازی کنیم و بدانیم که بدون خودسازی، هیچکدام از آن مراحل بعدی تحقق پیدا نمیکند.
و السلام علیکم و رحمت الله