درباره کتاب در اين تحقيق، براي بررسي مباني بيداري اسلامي در قدم اوّل اصول کلّي بيداري اسلامي بيان ميگردد و سپس به بيان مباني و اصول بيداري در ميان اهل سنّت و متفكّران آن ميپردازيم. جريان بيداري اسلامي شيعه، در فصل دوّم با نگاهي جديد به جريانهاي سياسي معاصر ايران، دنبال شده و تا وقايع قبل از پيروزي انقلاب اسلامي ادامه مييابد. امّا به علّت اهميّت انقلاب اسلامي و رهبري آن در اوج و جهتدهي بيداري اسلامي، ديدگاههاي حضرت امام خميني(ره) در رابطه با بيداري اسلامي و مصداق بارز آن، انقلاب اسلامي بيان شده و سپس بازتابها و تأثيرات انقلاب بر بيداري در سطح بينالملل و جهان اسلام با ذکر مصاديقي آورده ميشود. البتّه قابل ذکر است، از آنجايي که اين تحقيق قصد دارد ديدگاههاي آيتالله خامنهاي را در ادامه بررسي کند، لذا بررسي انقلاب و ديدگاه حضرت امام، به عنوان بستر و پايهي تفكّر ايشان، ضرورت دوچندان مييابد. فصل آخر نيز ديدگاههاي آيتالله خامنهاي را در رابطه با موضوع اصلي، که بيداري اسلامي ميباشد، در بردارد. در انتها جمعبندي و نتيجهگيري و منابع رساله آمده است. صفحاتی از کتاب اوج مجدّد تمدّن اسلامي گروهي از محقّقين، نمودار تاريخي رشد و انحطاط تمدّن اسلامي را چنين ترسيم ميکنند: «تمدّن اسلامي از قرن اوّل تا قرن پنجم قمري رو به ترقّي گذاشت، سپس رفتهرفته تنزّل کرد و با حملهي مغول به حضيض مرگباري درافتاد و آثار عمدهي عظمت سياسي و فرهنگي آن يکسره ويران شد؛ با اين همه، اين تمدّن از ميان نرفت و بار ديگر اوج گرفت. در مرحلهي دوّم ترقّي که از آخرين دههي قرن هفتم تا پايان قرن يازدهم ادامه يافته در سرزمين اسلام امپراتوري از بزرگترين امپراتوريهاي جهان، يعني امپراتوري ايران، عثماني و هند استقرار يافت. اين مرحله از اعتلا بار ديگر از آغاز قرن دوازدهم تا اواسط قرن سيزدهم رو به افول گذاشت و اينک تقريباً در همهي سرزمينهاي اسلامي، نشانههايي از سوّمين موج(بيداري اسلامي) به چشم ميخورد.» «فاتحان جنگ بينالملل اوّل و دوّم كه عمدتاً چند كشور اروپايي و امريكا بودند، اينها براي اين منطقهي مهم خاورميانه يك سياست تثبيتشدهاي داشتند؛ چون اين منطقه، هم از لحاظ موقعيّت سوقالجيشي مهم است، منطقهي اتصال آسيا و اروپا و افريقاست، هم يكي از بزرگترين انبارهاي نفت عالم است - كه نفت، شريان حياتي همهي قدرتهاي صنعتي است كه بر دنيا مسلّطند- هم از لحاظ ملّتها، اينجا داراي ملّتهاي كهن، ريشهدار و با سوابق تاريخي است؛ لذا براي اين منطقه يك سياستي را اتّخاذ كردند. آن سياست عبارت بود از اينكه در اين منطقه بايد كشورهايي، واحدهاي سياسياي وجود داشته باشند كه اين خصوصيّات را داشته باشند: اوّلاً ضعيف باشند؛ ثانياً با يكديگر دشمن باشند، مخالف باشند، با هم كنار نيايند، نتوانند اتّحاد بكنند- لذا ديديد سياست تقويت ناسيوناليسم عربي، ناسيوناليسم تركي، ناسيوناليسم ايراني در طول سالهاي متمادي دنبال شد- ثالثاً حكّامشان از لحاظ سياسي، دستنشانده باشند، مطيع باشند، زير بار قدرتهاي غربي بروند، حرفگوشكن باشند؛ رابعاً از لحاظ اقتصادي مصرفكننده باشند؛ يعني نفتي را كه تقريباً مفت از چنگ اينها خارج ميكنند، پول همان نفت را باز خرج واردات كنند، خرج مصرف كنند تا كارخانههاي غربي رونق بگيرد؛ خامساً از لحاظ علمي عقبافتاده باشند، اجازهي پيشرفت علمي به آنها داده نشود. . . ملّتهاي اين منطقه، از لحاظ فرهنگي، مقلّد محضِ اروپاييها باشند؛ از لحاظ نظامي، ذليل و آسيبپذير و ضعيف باشند؛ از لحاظ اخلاقي، فاسد باشند، دچار انحطاطهاي گوناگون اخلاقي باشند؛ از لحاظ مذهبي هم كاملاً سطحي و قانع به مذهب فردي و احياناً مذهب تشريفاتي باشند.» موضوعات مهم بیداری اسلامی در جهان اسلام/ بیداری اسلامی در ایران/ بررسی دیدگاههای اخیر امام خمینی (ره)/ بیداری اسلامی از منظر رهبر معظّم انقلاب اسلامی