درباره کتاب به جرأت میتوان گفت، امام خامنهای حفظهاللهتعالی به ابعاد شخصیتی و تربیتی حضرت امام(ره) بیشتر از ابعاد سیاسی ایشان پرداختهاند. این یک تحلیل صرف نیست. لااقل از کمیت مطالب موجود در کتاب مرجع، و نیز در این مجموعهی شش جلدی مشاهده میشود. مطلبی که به اهمیت آن در کیفیت نص بیانات رهبری در این عرصه میتوان پی برد: «سیرهی امام بزرگوار فقط بیان شخصیت یک انسان نیست، بلکه راهنمای عمل همهی ملت ایران و مسلمانان جهان است».(بیانات در مراسم سالگرد امام خمینی(قدس سره) 14/3/80) بُعد دیگر اهمیت بررسی شخصیت امام که در کتاب اول این مجموعه به آن اشاره شده است؛ «وجود ارتباط بین خط امام(ره) و شخصیت امام(ره)» میباشد. به گونهای که معظمله همگان را به صورت مکرر به توجه به ابعاد مختلف سیره و شخصیت امام(ره) دعوت و بصورت مکرر به اشاره مینمایند: «مکتب سیاسی امام نمیتواند از شخصیت امام جدا باشد». (بیانات در مراسم سالگرد امام خمینی(قدس سره) 14/3/81) و در جای دیگر تصریح به اتصال لاینفکّ این دو از یکدیگر: من میخواهم روى مکتب سیاسى امام تکیه کنم. مکتب سیاسى امام نمیتواند از شخصیت پُرجاذبهی امام جدا شود. (بیانات در مراسم سالگرد امام خمینی(قدس سره) 14/3/83) به راستی این همه تاکید کمّی حضرت آقا در ارائهی ابعاد مختلف شخصیتی و معرفتی حضرت امام(قدس سره) برای چیست؟ این همه اصرار کیفی معظمله در ایجاد «ارتباط بین خطّ امام و شخصیت امام» و یا در واقع تبیین وجود این ارتباط برای چیست؟ شاید بتوان پاسخ را در یک جمله خلاصه کرد: «آنانکه مدّعی خط امام هستند، باید شخصیتی امام گونه نیز داشته باشند.» به عبارت دیگر در اهمیت کتاب اول: «شخصیت امام خمینی» باید گفت که رهبر معظّم انقلاب در بیانات و مکتوبات خویش شناخت «شخصیت امام» را بعنوان «پیشفرضی لازم» برای مسئلهی «خطّ امام» در همهی ابعاد آن در نظر گرفته است.